|
در خیالم بت تو کلبه ای از عشق میسازم دور تا دورش را پنجره میکنم تا نور خور شید وفا همیشه به درون آن بتابد و آنرا گرم و روشن و دلپذیر کند در کلبه را با پیچک محبت تزئین میکنم و لا به لایش گل یادت را با سلیقه میگذارم تا اگر روزی زمانه ما را از هم جدا کرد آن گل مرا به یادت بیاندازد از خیالم بیرون می آیم و... تو اینجایی تا با هم خیالم را به واقعیت تبدیل کنیم ![]() ![]() |